رتبه 2 مدیریت اجرایی

رتبه 2 مدیریت شهری

 1.     با سلام؛ در ابتدا تشکر می‌کنم به خاطر وقتی که برای مصاحبه اختصاص دادید. کمی خود را معرفی کنید و بفرمایید مقطع کارشناسی را در چه رشته و دانشگاهی گذراندید؟

با عرض سلام و تشکر.                               
هانیه یزدی هستم. رتبه 2 کنکور مدیریت اجرایی(با تراز 9121) و رتبه 2 مدیریت شهری. متولد سال 1367، دیپلم ریاضی و لیسانس هنر از دانشگاه هنر تهران .

2.       در زمان تحصیل در مقطع کارشناسی وضعیت تحصیلی شما به چه صورت بود؟

در کنکور لیسانس جزو رتبه های برتر کنکور هنر (رتبه ۶۷) بودم. معدل لیسانسم ۱۸٫۵۰ بود و از آنجایی که شاگرد اول دوره بودم می‌توانستم بدون کنکور در رشته خودم در مقطع کارشناسی ارشد ادامه دهم. در اینجا بود که بزرگترین ریسک زندگیم را انجام دادم و تصمیم گرفتم که یکبار دیگر خودم را محک بزنم و در کنکور ارشد مدیریت اجرایی شرکت نمایم. دلیل اصلی تغییر رشته ام، کمبود بازار کار و کم توجهی به رشته های هنری در شرایط فعلی و دلیل انتخاب رشته مدیریت، بازار کار خوب این رشته بود.البته باید متذکر شوم که هدفم از تغیر رشته به هیچ عنوان کنار گذاشتن هنر و یا بی علاقگی به رشته ام نبود،بلکه به رشته قبلیم بسیار علاقه مندم و فقط تصمیم داشتم هنر را در کنار درس و کار دنبال کنم و کارهای هنری را صرفا برای به آرامش رسیدن و لذت بردن از آن انجام دهم و از آن انتظار درآمد زایی نداشته باشم. یکی دیگر از دلایل گرایشم به رشته  E-MBAاین بود که مدیریت یک رشته میان رشته‌ای است و فردی که می‌خواهد آنرا مطالعه کند باید درباره بسیاری ازحوزه های دیگر نیز مانند روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، اقتصاد و مسائل روز جامعه، اطلاعات داشته باشد.

3.    از روند درس خوندنتون برامون بگید، اگر از روزی که خوندن رو برای کنکور کارشناسی ارشد شروع کردید رو به بازه‌های زمانی دو ماهه تقسیم کنیم، تو هر بازه چه قدر درس میخوندید و رو چه دروسی تمرکز می‌کردید؟

 من از مهرماه شروع کردم و از آذرماه بصورت جدی تر درس خواندم.اوایل روزی  4،5 ساعت درس میخواندم و یکی دو ماه آخر حتی به 14 ساعت هم رسید و خودم از اینکه 14 ساعت در روز درس میخواندم هنوز هم شگفت زده ام! هر روز صبح تا ظهر تئوری و بعد از ظهر به ترتیب GMAT، زبان و ادبیات می خواندم که البته این برنامه در هفته های آخر کمی تغییر کرد و بیشتر به خواندن خلاصه ها و تست زنی می پرداختم.

4.     در مورد تفاوتی که کنکور کارشناسی و کارشناسی ارشد با هم دارند برامون بگید؟ و به نظر شما این تفاوت در کدام بخش این دو کنکور است؟ به نظر من رقابت در کنکور کارشناسی خیلی بیشتر است و از نظر پروسه زمانی مطالعه تقریبا دوبرابر کنکور ارشد میباشد مضاف بر اینکه درسها در کنکور ارشد تخصصی تر بوده و تعداد درسها بسیار کمتر است.البته نوع  مطالعه در  این دو کنکور از نظر زمان بندی،برنامه ریزی و بسیاری موارد دیگر با هم مشابه است.

5.    آیا شما در کلاس‌های پژوهش شرکت کردید و در صورت شرکت آیا با کلاس‌ها همگام بودید؟ به نظر شما تأثیر کلاس‌ها در موفقیت شما تا چه حد بود؟

بله. در کلاس GMAT  وکلاس  تئوری مدیریت شرکت کردم که هر دو کلاسهای پر بار و بسیار مفیدی بودند.

6.    توی کنکور امسال چقدر مطالعه داشتی که تونستی رتبه 2 بیاری؟ فکر میکنم کیفیت مطالعه و عمیق و مفهومی خواندن خیلی مهمتر از تعداد ساعات مطالعه است. من همیشه سعی میکردم با تمرکز و مفهومی درس بخوانم تا بتوانم از پس سوال های تحلیلی مخصوصا در درس تئوری بر بیایم.

7.    نحوه تست زدن شما به چه صورت بود؟ در واقع منظورم اینه که چه نسبت درس میخوندید و چه نسبت تست می­زدین؟ و آیا روش خاصی برای تست زدن داشتید؟

 از اوایل دی ماه تست زنی را شروع کردم و تست های 10 سال اخیر کنکور را با زمانبندی مشابه کنکور می زدم و مطالب مهمتر را در دفترچه ای یادداشت میکردم

8.      منابع شما برای کنکور ارشد در درس‌های مختلف چی بود و چه منابعی پیشنهاد می‌کنید برای داوطلبان مدیریت اجرایی؟

9.      شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار می‌کردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار می‌کرد...؟ شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار می‌کردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار می‌کرد...؟

در طول این 6 ماه، فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کردم. بارها از تغییر رشته منصرف شدم و حتی تا مرز انصراف از کنکور هم پیش رفتم ولی همچنان مصمم راهم را ادامه دادم و فکر میکنم مهمترین نکته در کنکور هم همین است که حتی با وجود خستگی ها، استرس ها و نا امیدی که بسیار زیاد هم اتفاق می افتد، دست از تلاش برنداری و آهسته و پیوسته به راهت ادامه بدهی در کنار تلاش زیاد، عامل خیلی مهم دیگر داشتن ایمان به خدا و لطفش و نیز سپردن همه چیز به دست اوست. بسیار مهم است که بتوانید استرستان را مهار کنید و از آن به عنوان عاملی برای تلاش بیشتراستفاده کنید  و نه عاملی برای شانه خالی کردن و پسرفت کردن. باور داشتن به خود و توانایی های خود و داشتن اعتماد به نفس هم عامل کلیدی دیگری در کسب موفقیت در کنکور محسوب میشود.

10. کاری هست که از انجام ندادنش افسوس بخوری؟ در این مورد چه توصیه‌ای برای داوطلبین داری؟ از احساس نا امیدی که در برخی مواقع با مشاهده درصد های بالای داوطلبان و یا موارد دیگر برایم پیش می آمد اکنون کمی افسوس می خورم ولی کاری که از انجام ندادنش افسوس بخورم خیر،چیزی به ذهنم نمیرسد.

11. در دو زمان میخوام بدونم چه رتبه‌ای از خودت متصور بودی؟یکی نزدیک بهمن و قبل از کنکور و یکی هم اسفند و بعد از کنکور؟ کلا از نتیجه راضی هستی یا حس می‌کنی حقی تضییع شده ازت؟

 از آنجایی که در دوره لیسانس اکثر درسهای ما عملی بود و به ندرت درس تئوری داشتیم اوایل، درس خواندن برایم زجر آور بود و کلا" از فضای درس فاصله گرفته بودم .علاوه بر آن بعد از 4 سال دوری از ریاضی، شروع دوبارش خیلی برام سخت بود.همینطور با درسهای مدیریتی هم هیچ آشنایی نداشتم اما به مرور زمان به آن ها علاقه مند شدم. شاید اگر در رشته خودم شرکت میکردم انتظار چنین رتبه ای را داشتم ولی اوایل اصلا فکر نمیکردم با این تغییر رشته حتی بتوانم سال اول تهران قبول شوم. ولی 2 ماه آخر به رتبه زیر 50 دلبسته بودم و باید بگویم جالبترین اتفاقی که بعد از کنکور برایم افتاد و مثل یک معجزه بود این بود که بعد از کنکور در یک کاغذ کوچک که به دیوار اتاقم زده بودم رتبه رویاهایم را 2 نوشته بودم، البته خیلی کوچک  و با ناباوری کامل. ولی سرانجام آرزویم تحقق پیدا کرد و دقیقا همان شد.البته الان پشیمانم که چرا 1 ننوشتم!J  از نتیجه ام راضی هستم مخصوصا از اینکه با رتبه بعد از خودم(رتبه 3) حدود 320 تا در تراز فاصله دارم.البته در دو درس GMAT و دانش انتظار بالاتری از خودم داشتم که به دلیل کم کاری خودم و شاید کمی بد شانسی محقق نشد .

12.   حالا که نتیجه‌ها اومده و رتبه تون هم خوب شده، منصفانه نظرتون راجع به کنکور امسال چی بود؟ به نظرت در رقابت منصفانه‌ای شرکت داشتی یا نقدی به سوالات و فضای حاکم بر این رشته هست؟ کلا چقدر خودت رو برای یه همچین کنکور آماده کرده بودی؟

 به نظرم سطح سوالهای امسال به جز درس زبان که به نسبت آسان بود در سایر دروس به طور قابل ملاحظه ای بالاتر و سخت تر بود که فکر میکنم این ضریب سختی بالا همیشه به نفع کسانی که بهتر و منظم تر درس خواندن تمام میشود.

13.   در زمان درس خوندن برای کنکور تفریح هم داشتی؟ چقدر وقت صرف تفریحاتتون می کردین در طول هفته؟

فکر می کنم برای کنکوری ها خیلی خوب است که حتی یک نصف روز را در هفته به کار مورد علاقه شان اختصاص دهند و اصلا درس نخوانند.من تا یک ماه آخر تفریحاتی مثل ورزش(در اولویت)، مهمانی،گشتن در اینترنت وحتی دیدن سریال مورد علاقه ام را داشتم ولی سعی میکردم تفریحاتم با برنامه و به اندازه باشد.تصور میکنم ورزش کردن در این دوره بهترین تفریح برای جسم و روح است و میتواند استرس های مخرب را تا حد زیادی کاهش دهد.

14.    چه کسانی تو این راه پر پیچ و خم کمکت کردن و در موفقیتت بیشترین تأثیر را داشتن؟

همه اعضای خانواده ام که بستر مناسبی برایم فراهم کردند تا با آرامش خاطر این مسیر را به پایان برسانم و  مخصوصا برادر عزیزم و همسر محترمشان که هر دو از رتبه های برتر کنکور ارشد بودند و در این 6 ماه با مشاوره های دلسوزانه شان لحظه به لحظه با من همراه بودند و همچنین راهنمایی های ارزنده استاد محترم جناب آقای عرفانیان که  نقش موثری در این موفقیت داشتند، صمیمانه تشکر می کنم و برای همگی شان آرزوی موفقیت دارم .

15.   تو بحث ارشد ، اگه به عقب برگردی بازم برای کنکور همین دپارتمان مدیریت پژوهش با این کادر اساتیدرو انتخاب می‌کنی؟ بله

16.   به عنوان سوال آخر برامون از اون چند ماه (آخر بهمن تا اول اردیبهشت) که احتمالاً هم با کلی فکر و خیال گذشته که چه رتبه‌ای در انتظارمه، بگید؟

 انتظار بسیار خسته کننده و ملال آوری بود ولی بعد از آمدن رتبه ها همه سختی ها به فراموشی سپرده شد